به وبلاگ من خوش آمدید
|
اولی :حیف نون چرا دستت شکسته حیف نون : دیروز روی دیوار بلند راه میرفتمکه یک دفعه دیوار تموم شد بوش گفت :تبحر جا خالی دادن به لنگه کفش را مدیومن همسرم هستم یه نفر مار توی شیشه الکل میبینه. میگه جلل خالق همه چیز دیده بودیم جز ترشی مار به جوجه تیغیمیگن : آرزوت چیه! اشک تو چشاش جمع میشه میگه : بغلم میکنی از معتاد میرسن فرق شما با ورزشکار چیه! میگه : کار اونا تکنیکیه کار ما پیکنیکی غضنفر داشته نوار خالی گوش مکیرده و گریه میکرده بهش میگن چرا گریه میکنی ! میگه : دلم برای خوننده اش می سوزد که لال بوده به یه نفر میگن با غضنفر جمله بساز میگه : شما با همید چند نفرید بنی آدم اعضای یکدیگرند به یه نفر میگن با با اختاپوس جمله بساز میگه : اوخ . تا پوستم نسوخته برم تو سلیه یه گلابی رژیم میگیره میشه موز غضنفر خواسته بچه اش را نصیحت کنه میگه : چند سالته پسرش میگه : 16 سالمه غضنفر میگه : خاک تو سرت الان هم سن و سالات 30 سالشونه غضنفر تاکسی در بست می گیره از پنجره سوار میشه
غضنفر دفتر خاطراتش تموم میشه میندازش دور غضنفر خوابش سنگین بود . تختش میشکند دو نفر تنبل بانک میزنن اولی به دومی میگه : خوب بیا بشمریم دومی میگه حوصله داری فردا رادیو اعلام میکنه غضنفر میخوره به شیشه میگه عجب هوای سفتی مورچه به تنهایی دو تا گندم ورمیداره دیسک کمر میگیره یه سوسکه میره جلو آینه میگه : وای سوسک به یک نفر میگن ساعت چنده بلد نیست میگه : بدو بدو دیرت شد به یک نفر میگن با فرشاد جمله بساز میگه : روح غضنفر شاد غضنفریک سی دی می خر ه میبینه سوراخه میبره پس میده |
بهمن 1391 11
|